این سوال خیلی از هنرجوهاست و البته سالها پیش، واقعاً سوال مهمی بود؛ چون اون وقتا، یا باید میرفتیم کلاس گیتار پاپ، که توش نتخونی و دانش موسیقی یادمون نمیدادن و فقط چندتا آهنگ پاپ رو یاد میگرفتیم؛ یا باید میرفتیم کلاس گیتار کلاسیک، که دانش موسیقی و نتخونی و تکنیکهای جدیتر نوازندگی توش مطرح میشد ولی تو این کلاس دیگه خبری از آهنگایی که دوست داشتیم نبود!
ولی الان دیگه هنرجوها میتونن این نگرانی رو نداشتهباشن؛ الان طرح درس کلاس گیتار، میتونه به شکلی باشه که دانش تئوری موسیقی و نتخونی و تکنیکهای نوازندگی بصورت اصولی و طبق یک متد معتبر آموخته بشه و در کنارش هم هنرجو بتونه آهنگهایی رو که دوست داره، یاد بگیره.
معمولاً هنرجوها در جلسه مشاوره کلاس ساز، دوست دارن یک پاسخ کوتاه برای این سوالشون بشنون؛ مثلاً «سه ماه»، یا «دو سال»... اما چون خیلی سوال مهم و پیچیدهایه، براش پاسخ نسبتاً طولانیای دارم.
نوازندگی، یک مهارته؛ مهارتی که باهاش میتونید صداها رو اونطور که دوست دارید به وجود بیارید و فضا بسازید. خیلی وقتا دوست دارید صداهایی رو که قبلاً شنیدید (آهنگای محبوبتون رو) بازسازی کنید، یا اصلاً در لحظه بتونید بداهه صداهایی رو متناسب با حستون خلق کنید.
از لحظه اولی که یک ساز رو بدون دیدن هیچ آموزشی به دست میگیرید و ظاهراً ناشیانه شروع میکنید به درآوردن صدا از سیمهاش، شما دارید این فرایند ساختن صداها رو تجربه میکنید. حالا روند آموزش بهتون کمک میکنه در شکل دادن به این صداها، جزئیات بیشتری رو رعایت کنید و آنچه رو که توی ذهنتون دارید، بتونید شفافتر بیان کنید. همونطور که گفتم، این فرایند از لحظه اول مواجهه با ساز، شروع میشه و اگر توی مسیر آموزش به سمت جلو حرکت داشتهباشید، هیچوقت این توجه به جزئیات بیشتر، تمومی نخواهد داشت.
پس میتونیم اینجوری بگیم که فرایند آموزش، هیچوقت «تموم» نمیشه؛ و هرکسی به اندازهای که دوست داره به جزئیات صداهایی که با سازش تولید میکنه شکل بده و زیباتر و تأثیرگذارترشون کنه، در مسیر آموزش پیش میره.
اما آیا اینکه فرایند آموزش هیچوقت تموم نمیشه، یعنی باید تا آخر عمرمون کلاس گیتار رو ادامه بدیم؟
قطعاً نه! شما وقتی فرایند آموزش رو شروع میکنید، در ماههای اول، تازه با زبان نوشتاری موسیقی آشنا میشید و نتهای روی ساز رو یاد میگیرید و آروم آروم ملودیهای سادهای رو میتونید بزنید. وقتی چهار-پنج ماه این مسیر رو ادامه دادید، میتونید با ضربات آزاد (تکنیکی در نوازندگی گیتار) دوبل نت (یعنی دو نت بصورت همزمان) بنوازید و به شما این امکان رو میده که در قطعه، هم خط ملودی اصلی و هم بخش همراهیکننده رو بصورت همزمان اجرا کنید. در سال دوم آموزش، شما وارد نواختن قطعات به شکل تکنوازی میشید و به مرور، قطعات پیچیدهتری رو میتونید اجرا کنید. اما از یک مرحلهای به بعد، شما این نیاز رو حس خواهید کرد که در اجراتون، جزئیات مربوط به کیفیت صدا و اصول زیباییشناسی و سبکشناسی و... رو هم درنظر بگیرید و این مسیر از سال دوم و سوم نوازندگی به بعد، باید همراه باشه با تحقیق و کنجکاوی خود هنرجو و ممکنه نیاز داشته باشه با معلمهای بزرگ دیگری کلاس برداره، در کارگاهها و مسترکلاسها شرکت کنه و مطالعه مرتبط داشتهباشه؛ حالا ممکنه کلاس سازش رو بصورت هفتگی زیرنظر معلمش بعنوان یک راهنما در این مسیر ادامه بده، یا بتونه خودش تمریناتش رو منظم پیش ببره و هرچندوقت یکبار قطعاتشو برای معلم اجرا کنه و ازش ایده بگیره.
نوازندگی، مهارتیه که هم بصورت نظری هم بصورت عملی باید آموخته بشه؛ اگر شما همه موارد آموزشی رو هم یاد بگیرید ولی تمریناتتون بصورت عملی کافی نباشه، این مهارت رو بدست نمیارید.
اما شیوه تمرین، از مدتزمان تمرین مهمتره؛ چون اگر مثلاً شما روزی شش ساعت تمرین کنید و تمرینتون آگاهانه نباشه، نه تنها تمرین مفیدی نخواهد بود، بلکه ممکنه شما رو دچار آسیبهای فیزیکی کنه.
با تمرین صحیح و آگاهانه، شما در شروع فرایند یادگیری، نهایتاً به دو قسمت پانزده دقیقهای در روز نیاز خواهید داشت و این مدتزمان، در سطحهای بالاتر، نهایتاً به روزی دو یا سه ساعت میرسه.
اگر بخوایم خیلی خلاصه توضیحش بدیم، آگاهانه بودن تمرین یعنی اینکه در هر لحظه از تمرینتون باید بدونید دقیقاً روی کدوم قسمت از کدوم قطعه دارید کار میکنید و دقیقاً دارید چه ویژگیای رو توی اون قسمت بهتر میکنید و دقیقاً میخواید به چه سطحی برسونیدش! البته مهمترین نکته در مورد تمرین آگاهانه اینه که شما باید در هر لحظه و روی تکتک نتهایی که میزنید، به وضعیت بدنتون و میزان انقباضی که دستها دارن آگاه باشید.
همونطور که حتی از تعریف خلاصهی این شیوه تمرین پیداست، به تمرکز خیلی زیادی نیاز داره و برای همین حتی پونزده دقیقه تمرین به این روش، میتونه خیلی خیلی مفیدتر از تمرینهای چندساعتهی بدون تمرکز باشه.
در ابتدای راه، ساز شما فقط باید سالم باشه؛ برای ساز «سالم» میتونیم چند ویژگی مهم رو ذکر کنیم:
- از نظر فیزیکی آسیبدیدگی نداشته باشه.
- فاصله سیمها از دسته گیتار (اصطلاحاً اکشنِ ساز) خیلی زیاد نباشه که گرفتن سیمها رو سخت کنه.
- هیچکدوم از فرتهای گیتار اصطلاحاً صدای گِز نداشته باشن. این اتفاق وقتی میفته که سیم نمیتونه آزادانه بلرزه و در طول خودش به یکی دیگه از فرتها برخورد میکنه و صدای زنگمانندی میده.
- زیروبمی نتی که روی فرت دوازدهم هر سیم گرفتهمیشه، دقیقاً یک اکتاو بالاتر از اون سیم بصورت آزاد باشه. اگر ساز مشکل داشته باشه، این نت یک کمی (در حد کمتر از یکچهارم پرده) زیرتر یا بمتر از صدای مورد انتظار رو خواهد داشت.
چون سازهای کمتر از هزاریورویی، سیستم کنترل کیفیت ضعیفی دارن، نمیشه دقیقاً گفت از چه مدلی و از چه برندی اگر بگیریم ساز خوبیه؛ چون ممکنه از همون مدل، هم ساز خوب توی بازار باشه هم ساز بد. اما اگر این ویژگیهایی رو که ذکر کردیم توی یک سازی بررسی کردید و مورد قبول بود، میتونه ساز مناسبی برای شروع آموزشتون باشه. وقتی به سطحهای بالاتر میرسید، با توجه به ذائقه موسیقاییای که پیدا کردید، میتونید سازهای سطح بالاتر و جزئیات مورد پسند خودتون رو تهیه کنید.
خیر! با طرح درس اصولی آموزش ساز، قطعاً مباحث مربوط به نتخوانی و کلیاتی از تئوری موسیقی همراه با درسهای عملی روی ساز، در کلاس مطرح میشن. البته اگر علاقمند باشید، میتونید برای عمیقتر شدن در تئوری موسیقی بصورت جداگانه در کلاسهای مخصوص به اون شرکت کنید.
چرا نشه؟ شما میتونید بصورت شنیداری (اصطلاحاً گوشی) آهنگها رو یاد بگیرید، یا از روی تبلچر آهنگها رو بزنید؛ یا اصلاً میتونید خودتون یه مدل نوشتار موسیقایی ابداع کنید که خودتون تعیین کنید چطوری نتهای مختلف توش علامتگذاری بشن. هیچکدوم از این راهها «اشتباه» نیست. اما اگر بخوایم که محدود نشیم به فقط چند قطعه، و بتونیم با بقیه نوازندهها (و حتی نوازندههای سازهای دیگه) تعامل داشتهباشیم و بتونیم قطعات غیر ارجینال رو برای گیتار تنظیم کنیم، نیاز داریم خوندن خط موسیقی استاندارد رو بلد باشیم.
اما درباره سختیِ نتخونی، قبل از هرچیز باید این موضوع رو بپذیریم که یک خط نوشتاری موسیقی، درحقیقت زبان جدیدیه یه داریم یاد میگیریمش و طبیعتاً باید به خودمون زمان بدیم و قدم به قدم سعی کنیم بهش مسلط بشیم. شما اگر شروع کنید به یادگیری زبان روسی، قطعاً همون چند هفته اول از خودتون انتظار ندارید راحت روسی بخونید و حرف بزنید!
برای همین، تو طرح درس کلاسهای ما سعی میشه که توی نتخونی قدم به قدم پیش بریم تا هنرجوها راحتتر بتونن جای نتها روی خطوط حامل رو تو ذهنشون ثبت کنن و این مهارت رو در خودشون تقویت کنن.